سفر به وطن و رفتن به خونه خواهر به دلیل ماموریت؛
اولین تجربه من در موندن خونه خواهر وسطی بود. اتفاقاتی هم افتاد. از جمله سر زدن خاله پری به بنده و سوپرایز شدن از طرف همس جان که در ازای کفش والی، کاور مبل سفارش داده😍😍😍😍😁
و البته اینکه استارت فر رو هم با صحبت با دوستش برای نصب کابینت مورد نیاز زده. این هفته هم ارتباط از طریق تلفن با من حفظ شد😍😍😍 و از این بابت خوشحالم
چای خوردن توی اتاق با تشعشع آفتاب و همزمان خواب نازی، شام خوردن توی حیاط، همچنین شبا زیر پشه بند خوابیدن😁 بعد سالها برای من میتونم بگم بعد ۱۹ سال😍😍😍
به عبارتی از زمانی که ساختمون تامین اجتماعی جلوی خانه پدری برپا شد، خواب تابستونی ما هم توی حیاط متتفی شد. اما بازم تجربه اش کردم. قراره خوارزا بیاد روز پنج شنبه بربم جشن قلم چی برای رتبه های برتر😍😍
این هفته خواهرا بعد مدت ها دور هم جمع شدن😍♥
- ۰ نظر
- ۲۱ شهریور ۰۱ ، ۲۱:۵۵